در زندگی از چیزهای زیادی میترسیدم و نگران بودم، تا اینکه آنها را تجربه کردم و حالا ترسی از آنها ندارم
- از "نفرت" میترسیدم
یاد گرفتم "به هر حال هر کسی نظری دارد" - از "تنهایی" میترسیدم
یاد گرفتم "خود را دوست بدارم" - از "شکست" میترسیدم
یاد گرفتم "تلاش نکردن یعنی شکست" - از "درد" میترسیدم
یاد گرفتم "درد کشیدن برای رشد روح لازم است - از "سرنوشت " میترسیدم
یاد گرفتم "من توان تغییر آن را دارم" و در آخر از "تغییر" میترسیدم
تا اینکه یاد گرفتم حتی زیباترین پروانه ها هم قبل از پرواز کرم بودند و "تغییر آنها را زیبا کرد"
تو نصف کن تو انتخاب کن
ترس هایی در زندگی
بدنیا آوردن عمدی کودک معلول
گرفتم ,میترسیدم یاد , از ,تغییر ,زندگی ,شکست ,میترسیدم یاد گرفتم ,آنها را ,در زندگی ,آن را ,تغییر آن
درباره این سایت